وحشت3

بین مطالب وب سایت جستجو کنید

زير18سال نيادتو


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
محمدحسین
11:32
جمعه 14 مهر 1391

آن سوی تپه و در نور ماه آنها متوجه تکه پاره ها و اشیایی شدند که بنظر فلزی میرسید و همه جا پراکنده بود.همان هنگام برازل متوجه شکاف کم عمقی شد که چندین متر طول داشت .همه جا خاک بهم ریخته و حاکی از آن بود که شیئی باشدت به زمین برخورد کرده است.او تکه فلزی را برداشت و فردای آن روز به همسایگانش نشان داد این تکه ی فلز مانند درخشندگی عجیبی داشت و به فلزهای شناخته شده شبیه نبود.آنها موضوع را به کلانتر منطقه خبر دادند و او هم جریان را با پایگاه هوایی منطقه در میان گذاشت.بزودی این منطقه از طرف سربازان نیرو هوایی محاصره شد و افراد محلی را از نزدیک شدن به آن بازداشتند .20 روز بعد هیچ اثری از بقایای آنچه به زمین خورده بود در آن منطقه دیده نمیشد.برازل بعد ها به روزنامه نگاران گفت که ماموران امنیتی آن تکه فلز را از او گرفته و او را از صحبت کردند  در اینباره منع کرده اند.

در 8 جولای روزنامه ی محلی خبری منتشر کرد و به نقل از افسر روابط عمومی پایگاه هوایی،ستوان والترهات اعلام کرد آنچه در شب 5 جولای به زمین اصابت کرد یک بشقاب پرنده بوده اما چند ساعت بعد پایگاه هوایی بیانیه ای منتشر و اعلام کرد آنچه به زمین اصابت کرده به غلط شیئی ناشناخته پرنده اعلام شده حال آنکه یک بالون هواشناسی بوده است.در همان روز به مسوول کفن و دفن مردگان پایگاه گلن دنیس تلفن شد و شخصی که خود را سرگرد تدارکات اعلام میکرد گفت چند تابوت کوچک قفل دار آماده کند و بعد از او پرسید چطور میشود اجسادی را که چند روز در معرض هوای آزاد بوده از فساد بیشتر محفو نگه دارد.

گلن کنجکاو شد و عصر آن روز به بیمارستان کوچک پایگاه رفت تا از پرستاری که میشناخت در اینباره اطلاعاتی بگیرد.اما دزبان پایگاه به او اجازه ی ورود نداد و دستور داد از بیمارستان دور شود.

روز بعد دنیس توانست با آن پرستار ملاقات کند پرستار به او گفت که چند جسد غریب با اندامی کوچک و سرهای بزرگ که ظاهری انسانی دارند اما بیشتر به موجودات فضایی شبیه هستند به بیمارستان آورده شده اند او اظهار کرد که از این موجودات عکس هم گرفته شده است و در پرونده های آنها موجود است چند روز بعد پرستار را به محل دیگری منتقل کردند و گلن هرگز نفهمید او به کجا رفته است.

در سال 1947 بسیاری از محققان و صاحبان اندیشه های علمی این داستان را نپذیرفتند و تمام این ماجرا را ساخته و پرداخته ی ذهن کسانی قلمداد کردند ک به ماجراهای ماورائ زمینی اعتقاد دارند یا خبرنگارانی که در صدد فروش بیشتر روزنامه های خود هستند.

ماجرا به فراموشی سپرده شد تا 30 سال بعد یعنی 1978 که یک فیزیکدان و متخصص اشیا ناشناخته ی پرنده به نام استانتون فریدمن با سرگرد جس مارسل افسر مسول پرونده ملاقات و مصاحبه کرد.مارسل اعلام کرد که در آن سال نیروی هوایی عمدا سعی در پنهان داشتنه این مصاحبه در روزنامه ای چاپ شد و دوباره توجه عمومی به حادثه راس ول جلب شد.

شاهدان جدیدی پا به ماجرا گذاشتند از جمله افسران بازنشسته ی پایگاه که مدعی بودند نیروی هوایی آمریکا در آن سال عملیات گسترده ای را برای جمع آوری باقیمانده یک بشقاب پرنده و اجساد سرنشینان آن انجام داده است.

متصدی سابق کفن و دفن پایگاه جزئیات دقیقی ارایه داد و مدعی شد ...
بــرو تــا بــتــرســـے

± [تـاریخ مـرگ: یکشنبه بیست و دوم مرداد 1391]/[ لحـظه قـتـل : 3:15]/[قاتـل :مرده ی وحشت زده] § 58 انسان شجاع §

تعداد بازدید از این مطلب: 1238
بازدید : 1238

می توانید دیدگاه خود را بنویسید

[Comment_Gavator]
nazanin در تاریخ : 1391/8/3/3 - - گفته است :
[Comment_Content]


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









نظرشما درمورد وبلاگ من چیست؟


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود